آیت الله حاج شیخ غلامرضا دهشت، یکم خرداد۱۳۱۶ در خانوادهای روحانی و مذهبی در منطقه پایین خیابان مشهد مقدس دیده به جهان گشود. پدرش حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمدحسین حائری (دهشت) معروف به «روضه خوان اهل تقوا و معنویت»، از وعاظ کربلا و خراسان و از روحانیون بصیر و مبارز بود که در جریان نهضت مسجد گوهرشاد حضور فعالی داشت.
پدر و اجداد ایشان اصالتا مشهدی بودند، اما شیخ محمدحسین در مجموع حدود چهارده سال در کربلا اقامت داشت، به طوری که دو تن از فرزندان ایشان یعنی محمدعلی و مسلم در آنجا متولد شدند. شیخ محمدحسین حائری اهل منبر و روضه خوانی بود و در جریان توپ بندی مسجد گوهرشاد با مرحوم بهلول ارتباط داشت و همراه وی از آن حادثه فرار کرد.
او که در اواخر عمر نابینا شده بود، سرانجام در سال۱۳۱۶ درحالی که فرزند کوچکش غلامرضا هفت ماهه بود، در مشهد مقدس دار فانی را وداع گفت. شیخ محمدحسین سه فرزند پسر به نامهای محمدعلی، مسلم و غلامرضا داشت که هر سه همچون پدر در کسوت روحانیت قرار گرفتند.
غلامرضا فرزند کوچک خانواده بود که در اوان کودکی پدر را از دست داد و موفق به زیارتش نشد. او در کنار دو برادر و مادر متدین و مؤمنش که به «والده شیخ» معروف بود، دوران کودکی را سپری کرد.
مادر ایشان اصالتا بروجردی بود که بعد از وصلت با شیخ محمدحسین حائری خانواده ایشان نیز به مشهد مقدس رهسپار شد. مادرش اهل نماز شب و دعا و مناجات بود و علاقه و انس شدیدی به فرزندانش داشت و نسبت به مسائل شرعی و آموزش دینی فرزندانش احساس مسئولیت میکرد.
در کودکی فرزندش غلامرضا دچار بیماری سختی شد و اوضاع دشوار شد. در این حالت مادرش به امام زمان (عج) متوسل میشود و در حالت مکاشفه حضرت را مشاهده میکند که برای شفای فرزندش به منزل ایشان میآیند.
شیخ غلامرضا دهشت دروس مقدماتی قرآن و ادبیات فارسی و خواندن و نوشتن را نزد خانمی معروف به بی بی معلم در مکتب خانهای که در نزدیکی منزلشان در کوچه تکیه حاجی رجب بود، آموخت. او از معلم دوران کودکی اش همواره یاد میکرد و میگفت: خیلی مؤدب بود و همیشه اگر احساس میکرد خلافی مرتکب شده است، از بچهها عذرخواهی میکرد.
وی پس از اخذ تصدیق پایه ششم باتوجه به علاقه وافری که به تحصیل علوم دینی در او ایجاد شده بود، به توصیه و تحت سرپرستی برادرش شیخ مسلم در سال۱۳۲۶ در ده سالگی وارد سلک روحانیت شد و در مدرسه علمیه دودر و پس از دو سال در مدرسه علمیه نواب مشهد سکنی گزید.
وی در مدرسه نواب با حجت الاسلام شهید دکتر قاسم صادقی و مرحوم حجت الاسلام حاج سیدجعفر واعظی هم حجره بود و مباحثه میکرد. او پس از مدتی با رهبر معظم انقلاب حضرت آیت ا خامنهای آشنا شد و از دروس رسائل و مکاسب تا درس خارج را با ایشان و همچنین با مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدجواد بختیاری مباحثه میکرد.
آیت الله دهشت دروس ادبیات و بخشی از شرح لمعه را نزد برادرش، مرحوم حاج شیخ مسلم حائری، فراگرفت و در دروس سطح و سطوح عالیه فقه و اصول از محضر آیات حاج میرزااحمد مدرس یزدی در شرح لمعه و قوانین، حاج شیخ کاظم دامغانی، حاج میرزامحمد اشکذری و به خصوص حاج شیخ هاشم قزوینی در رسائل مکاسب و کفایه کسب فیض کرد و همراه هم بحثان خود آیات حاج سیدجعفر سیدان و حاج سیدمحمود مجتهدی سیستانی، سالیان متمادی از محضر آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی در فلسفه و دروس معقول و معارف استفاده کرد.
خیلی مؤدب بود و همیشه اگر احساس میکرد خلافی مرتکب شده است، از بچهها عذرخواهی میکرد
وی مدتی نیز از دروس معارف و تفسیر آیت الله میرزاجوادآقا تهرانی و آیت الله میرزاحسنعلی مروارید تلمذ کرد و به همراه هم بحث و دوست دیرینش، رهبر معظم انقلاب، در درس اخلاق و شرح منظومه آیت الله حاج میرزا رانی شرکت کرد و از سال۱۳۳۲ به درس خارج راه یافت. آیت الله دهشت دروس خارج فقه و اصول را نزد آیات عظام حاج سیدمحمدهادی میلانی و حاج آقاحسن طباطبایی قمی و مدتی نیز از محضر آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی فراگرفت و بر اساس نبوغی که داشت، در بیست سالگی به تدریس کفایةالاصول مشغول شد.
ایشان که از اوایل دوران طلبگی تدریس در حوزه را آغاز کرده بود، در طول بیش از نیم قرن همه دروس حوزوی مانند ادبیات، حاشیه ملاعبدالله (منطق)، شرح لمعه، معالم، رسائل مکاسب، کفایه شرح منظومه و شرح تجرید را مکرر تدریس و شاگردان برجستهای تربیت کرد و در کنار دروس رسمی بر اساس مقتضیات زمان سالیان متمادی به تدریس «فلسفتنا اقتصادنا»ی شهید صدر و برگزاری جلسات آموزش، مناظره، تفسیر قرآن، شرح نهج البلاغه، عقاید، اخلاق و معارف در مدارس مختلف حوزه علمیه و دفتر تبلیغات و سازمان تبلیغات اسلامی خراسان اهتمام داشت.
وی بر اساس نیاز حوزه و جامعه حرکت میکرد و در شرایطی که احساس نیاز میکرد، برای تبیین مبانی اقتصاد اسلامی، چند دوره کلاس اقتصادنا را برگزار میکرد و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ترجیح داد که بیشتر به تدریس دروس نهج البلاغه و تفسیر قرآن و اخلاق روی بیاورد. با اینکه این استعداد توانایی برای ایشان وجود داشت که به تدریس درس خارج فقه و اصول بپردازد، به وظیفه طلبگی خود عمل میکرد.
بر این اساس در برههای ارتباطش را با دانش آموزان و دانشجویان بیشتر کرد. محل تدریس دروس حوزوی ایشان غالبا در مدرسه میرزاجعفر، مدرسههای علمیه نواب و مسجد قبله و گاهی نیز در مسجد گوهرشاد و مدرسه سلیمانیه و پس از پیروزی انقلاب در مدارس علمیهای مانند مدرسه امام محمدباقر (ع) و مدرسه علی بن ابیطالب (ع) بود و همواره جمعی از طلاب جوان و فضلا و روحانیون در درس او شرکت میکردند.
ایشان تدریس نهج البلاغه را از اولین روزهای تأسیس مدرسه علمیه امام محمدباقر (ع) در این مدرسه آغاز کرد و به صورت ترتیبی و موضوعی به شرح و تفسیر خطبههای نهج البلاغه پرداخت. همچنین به تدریس اخلاق و معارف و تفسیر هشت جزء آخر قرآن نیز پرداخت که نوارهای صوتی مجموعه درسهای ایشان در این مدرسه موجود است. نوشتههایی در زمینه نهج البلاغه و حدیث و اخلاق نیز از ایشان باقی مانده است.
آیت الله دهشت از دوران جوانی نسبت به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی بی تفاوت نبود و از اوضاع ایران و جهان اطلاع داشت. وقتی شهید نواب صفوی به مشهد مقدس میآمد و به مدارس علمیه و مهدیه مرحوم عابدزاده رفت وآمد داشت، ایشان از همراهان و ملازمان این شهید بود و خاطراتی از شجاعت و روحیه مبارز شهید نواب نقل میکرد.
وی از علاقه استاد خود آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی، به مرحوم نواب صفوی نقل میکرد و میگفت من یادم هست شاید در سال۱۳۳۴ روز به شهادت رسیدن نواب صفوی، استاد اظهارنظر کرد که یک سید بزرگوار را آن هم در این کشور اسلامی تیرباران کردند و هیچ کس نفسش درنیامد. ایشان به مبانی ولایت فقیه ملتزم بود و در دوران نهضت امام خمینی (ره) همواره همراه دوست دیرین خود رهبر معظم انقلاب بود.
مجبور بود گاهی کتب و اطلاعیهها را در منزل خودش دفن کند تا از دست مأموران رژیم پهلوی محفوظ بماند
آیت الله دهشت در سال۱۳۴۳ پس از آزادی امام خمینی (ره) از زندان درسش را تعطیل کرد و همراه برادرش حاج شیخ مسلم حائری همراه با کاروان آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی برای دیدار با امام خمینی (ره) به قم رفت.
ایشان در همان دوران برای مقابله با محاکمه مرحوم امام از طرف رژیم پهلوی و تثبیت مرجعیت امام به منزل مراجع و علمای وقت مشهد رفت وآمد داشت تا برای حمایت از امام بیانیهای صادر شود.
وی از طریق رهبر معظم انقلاب برخی کتابها و مقالات و اطلاعیههای مرتبط با نهضت مرحوم امام را منتشر میکرد و در این راستا، مجبور بود گاهی کتب و اطلاعیهها را در منزل خودش دفن کند تا از دست مأموران رژیم پهلوی محفوظ بماند.
آیت الله دهشت به برکت دوستی و رفاقت قدیمی با رهبر معظم انقلاب در عرصه مبارزه با طاغوت و فعالیتهای سیاسی همواره در کنار ایشان بود. این ارتباط به گونهای بود که تصمیم گیری و جلسات مشورتی در مسائل انقلاب گاهی در منزل ایشان در پایین خیابان مشهد انجام میگرفت و شخصیتهایی مانند رهبر معظم انقلاب و شهید هاشمی نژاد و آیت الله واعظ طبسی به منزل ایشان رفت وآمد داشتند.
پس از بازگشت آیت الله دهشت از سفر حج، رهبر معظم انقلاب و شهید هاشمی نژاد و آیت الله واعظ طبسی به دیدار ایشان آمدند و در این شب که مصادف با چهلم شهادت آقامصطفی خمینی بود، برای انجام مراسم در مشهد برنامه ریزی شد. ایشان در اعتراض به سیاستهای رژیم وقت چندین بار هم گام با مدرسان مشهد درس خود را تعطیل کرد.
آیت الله دهشت «گروه تبلیغی حوزه علمیه خراسان» را در سال۱۳۴۴ پایه ریزی کرد تا در ایام تبلیغی به خصوص در شبهای جمعه در محدوده روستاهای اطراف مشهد مقدس، مبلغان اعزام شوند و ضمن تبلیغ و حضور در جمع مردم، برای ارائه خدمات رفاهی و بهداشتی در روستاها اقدامات لازم صورت گیرد.
این برنامه تبلیغی که از پیش از انقلاب آغاز شده بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به صورتی گستردهتر آن هم در سطح کل استان خراسان ادامه یافت.
آیت الله دهشت پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار تدریس و تبلیغ در حوزه علمیه، مدیریت مدارس عالی شهید مطهری را در مشهد مقدس برعهده داشت و از این طریق با جوانان ارتباط برقرار کرد و نقش بسزایی در تربیت طلاب و دانشجویان علوم اسلامی ایفا کرد.
ایشان در تأسیس و راه اندازی امور خیریه و عام المنفعه اهتمام فراوانی داشت و در ایجاد حدود بیست مؤسسه خیریه مانند مؤسسه خیریه بیماران آسیب پذیر توس، انجمن حمایت از معلولان و شورای درمانگاهها نقش ارزندهای ایفا کرد.
وی عضو مؤسس و هیئت امنای خیریههایی مانند انصارالمهدی (عج)، الهادی، ام الائمه و صندوقهای امام جواد (ع)، میثاق الحسین (ع) و مدارس علمیه علی بن ابیطالب (ع) و نریمانی بود و با بسیاری از هیئات مذهبی مشهد ارتباط داشت.
این عالم ربانی در ۲۷اردیبهشت۱۳۹۳ پس از سپری کردن یک دوره طولانی بیماری، در هفتادوهفت سالگی دار فانی را وداع گفت و پیکرش در بهشت ثامن الائمه در صحن آزادی حرم مطهررضوی آرام گرفت.
* این گزارش شنبه ۳۰ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۶۶ روزنامه شهرآرا ویژهنامه چهره چاپ شده است.